تمام مدت ساکت بودم تا در این تناوم لذت به پاییز تلف نشود. شب سبز بودیم و روز سرخ... سرخ می شدیم درست در زمانی که دیدن بعضی کسان تنهاترَت می کند، باید یک چیزی باشد تا گرم بمانی. تا سرخ ...
درست است که باز هم چیزی نفهمیدم اما میخواهم بپرسم "تناوم" به چه معناست؟
دیگر این که بار پیشین هم میخواستم بگویم چرا نوشته هایت تاریخ ندارد اما با خود گفتم شاید میخواهد وبلاگش از قید زمان آزاد باشد. این بار خودم را اما نمیتوانم قانع کنم؛ بهتر نیست تاریخ داشته باشد؟
پاسخ:
الهام نوشت:
تناوم= خود را به خاب زدن.
اگرچه یادداشت همزمان باعنوان تاریخ هم دارند اگر دقت کرده باشی تنها در انتها تاریخ نمی خورند.
روشن است که اصالتی در چیزها وجود ندارد. به همین دلیل بی تاریخ آورده می شوند.