خیال خیس

در انتهای حافظه از هیچ کس سؤال نمی کردیم 
در انتهای حافظه لبخند می شدیم 
"رویایی"

آدمی بارها و بارها می بازد در هجر، در وصال، درتوالی رفتن ، در ازدحام نرسیدن و کم کم پی می برد خاصیت زنده گی همین در میانه ی بُرد باختن است. همین سر وته کردن و... همین سخت جانی!دور می شوی از خودت می بینی دهان تازه دم ات در سایه ی آن چه بر تو رفته است سرود می خاند و توانی برای پیش رفتنت می بخشد. سی امین سال ساکت آمد چیزی برای گفتن نداشت جز دوست.


همین جا یادداشت پریسا برای 18آذر94

الهام اسدی
تولدت مبارکه الهام‌ترین، برای ما که تو رو داریم مبارکه. 
پاسخ:
الهام نوشت: به فدات دم به دم میس راوی عزیزم.
تو با من باش 
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۰:۲۵ مهبد یحیائی
اینکه بیش از 10 روز به بلاگ سر نزنی به خودی خود شاید چیز بدی نباشد، اما برای منی که در 90 درصد روزها حداقل 14 ساعت مفید به اینترنت دسترسی دارم یک فاجعه ملی میهنی است، نمیدانم این از عوارض میانسالیست یا اثرات ضربه کاری بلاگفا، اما هر چه باشد ربطی به ناخوش احوالی این روزها ندارد که ناخوش احوالی شاید طبیعی ترین حالت در این ایام غیرطبیعی است.
تمام این مقدمه طولانی را نوشتم تا تاخیر خود در تبریک را توجیه کنم که نمی شود.
تولدت مبارک بانوی بهاری ِپائیز(با یک دهه تاخیر و یک صده پوزش)

"

انسان زاده شدن تجسد وظیفه بود :

توان دوست داشتن و دوست داشته شدن

توان شنفتن

توان دیدن و گفتن

توان اندهگین و شادمان شدن

توان خندیدن به وسعت دل ، توان گریستن از سویدای جان

توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شکوه ناک فروتنی

توان جلیلِ به دوش بردنِ بار امانت

و توان غمناک تحمل تنهائی

تنهائی

تنهائی

تنهائی ی عریان

 

انسان

دشواری ی وظیفه است."


احمد شاملو

پاسخ:
الهام نوشت: برای تک تک کلماتت ممنونم دوست نازنینم.

نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">