خیال خیس

 

دیشب توی بلوار روی صندلی نشسته بودیم دنباله ی ِ یک خاطره را گرفته بودیم هزار سر داشت و هر سرش می رفت به صد سودا که هیچ کدام از ما حریف ِ وحشت بیاد آوردنش نشدیم. همانطور گذاشتیم بماند سرباز کرده و تاریک و از یادنرفتنی. در بازگشت نمی خندیدیم، میان ولوله ی ماشین ها شب شهر را جویده بود و خانه از خابِ ما پُر می شد و خاب از خیالاتِ من.

الهام اسدی
الهام تو بنویس... هزار سال دیگه هم گذشته باشه میایم و می خونیمت. فقط ساکت نزار اینجا رو که این روزها گم شدیم توی دنیای لمسی بی عاطفه
پاسخ:
الهام نوشت: 
می نویسم به چشم. اما الان روزهایی ست که بیشتر در وبلاگ قبلی ام می نویسم. به همین آدرس البته در بلاگفا.
سعی می کنم اینجا را هم به روز نگه دارم اینجا خانه ی روزِ مباداست

Elham-nevesht.blogfa.com

نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">