خیال خیس

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

سمت تو را ندیده­ ام، نمی­دانم.

سمتِ من شب شکل اجسامی را دارد که میل عجیبی به ذوب شدن دارند، آنچنان که تنها هوا می­داندش. تا بخاهم دانه­ های تاریکی را بشمارم خفتن چهره در هم می­ کشد، که نوری ضعیف از خانه­ ی آن­سو می­ لغزد به برهوتِ ساق­ ها و سایه­ ها. سمتِ من شب خاکسترِ رنج می ­تکاند و پشتِ پلک، انتظار را پیر می­ کند.

الهام اسدی